كسراكسرا، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

ثانيه هاي حضور تو

اولین نامه الکترونیکی من برای تو

پسر کوچولوی قشنگ مامان  سلام الان که دارم این نامه رو واست مینویسم تو مثل یه ماهی تو دل من داری شنا میکنی و با هر تکون تو کلی قند تو دلم آب میشه. از اولین باری که واقعا تکون خوردناتو احساس کردم یه هفته میگذره. مثل همه اتفاقای قشنگ زندگی من و بابا حجت که توی پاییز افتاده اولین لحظه ای که حضور تو رو درون خودم حس کردم هم تو یه ظهر قشنگ پاییزی اتفاق افتاد. ظهر روز 23 آبان که من و بابا جون بعد از مدتها تصمیم گرفتیم از خونه بیرون بزنیم و نهارمون خارج شهر بخوریم. خیلی روز خوبی بود عزیز دلم. کلی عکس گرفتیم که حتما تو وبلاگت میذارم تا بعدا که بزرگ شدی ببینی! این اولین پست وبلاگته پسر کوچولوی من. تا حالا خاطراتتو توی دف...
29 آبان 1393
1